دنیای مادر
سلام عشقم....البته عشق دومم........... همیشه پدرت عشق اولم باقی میمونه
الان همه تو حال و هوای عید هستن منم کماکان میرم سرکار یخورده سرم شلوغه نگران توهم هستم که خسته شی با مامیت
دیشب خیلی حالم بد شد یه عالمه بالا اوردم وضعف کردم و خوابیدم حتی توهم ضعف کردی و مثل بقیه شبها وول نخوردی....نمیدونم چرا هنوز ویار و تهوع و بالا اوردن دارم با اینکه تو هفته 26 هستم..... خداکنه قرص تهوع واست بد نباشه.....دیگه قرص آهن هم ک میخورم حالم بد میشه ای خدا................
مامان منتظرته عزیز دل زودتر بیا بغل مامان و بابا
راستی هنوز اسمت نامعلومه کاش اسمت به دلمون الهام شه و کسی نتونه پشیمونم کنه.....فعلا بهراد و پرهام گزینه های انتخابیه
راستی یه اسم همینجوری هم داری حتی وقتی توی دلم نبودی بابایی تو رو به این اسم صدا میکرد ووقتی اومدی توی دلم و جنسیتت مشخص نبود بازم این اسم روت بود...اسم بچه ی خیالیمون............ صدات میزدیم پدرام وهنوزم پدرامی.............ولی مطمینا پدرام اسم اصلیت نیست