ثمره عشق مامان و بابا

بعد از ۳سال

واای چه خوبه ک بعد از ۳سال این وبلاگ رو پیدا کردم و چه خوبتر ک هنوز نی نی وبلاگ پابرجاست  نی نی من دیگه بزرگ شده مردی شده واسه خودش چن روز دیگه ۳سالش تموم میشه تو این چن وقت بدلیل شیطنتای اقا بهراد نتونستم بیام واینکه یجورایی برنامه های تلگرام و اینستا جای همه وب سایت ها رو گرفتن
15 ارديبهشت 1398

بهراد خوشگلم

سلام سلام خیلی وقته نیمدم تو وبلاگ پسرک عزیزم از بس مامی تنبله   بهراد عزیزم الان ۳۶روزته و داری شیر میخوری و هی چرت میزنی   تو یه صبح گرم تابستون دنیا اومدی ۲۳ خرداد ساعت  ۱۰:۰۶ ..... با وزن ۳۰۶۰ گرم و قد ۴۹ سانت   البته مامان ساعت ۱۲ به هوش اومد و تورو دید خیلی ناز بودی....میدونی خیلی خیلی دوستت دارم عشق مامان   هم شبیه مامانی هم شبیه بابا البته خوشگلیات بیشتر به خودم رفته ... راستی یه عالمه مو داری اونم فشن شده هر کی موهاتو دیده خیلی تعجب کرده ک فشن شده دنیا اومدی قربونت برم ...
28 تير 1395

گل پسر

سلام سلام پسل گل مامانش چیکالا میکنی قلبونت بلم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟   واااااااااااااااای دیگه طاقت ندارم زودی بپر بغل مامانت   الان ۳۲ هفته و ۴ روزته................... ینی ۷ماه و ۲هفته و ۴ روز   اگه طبیعی بخوای بیای ۵۲ روزه دیگه میای بغل مامی اگه هم سزارین باشی ۴۲ روزه دیگه حدوداااااااااااااااا   مامی خیلی دلش میخاد با سزارین به دنیا بیای ولی قانون های جدید این اجازه رو به مامی نمیدن حالا من تلاشم رو میکنم واسه سزارین اگه نشد ناچارا طبیعی خدا پشت و پتاه هردومون باشه   راستی پدارم یا پرهام مامان.. وسایلات تقریبا کامله فقط مونده پرده و تخت پارکت ک قرار بود تو این هف...
13 ارديبهشت 1395

سال ۹۵

سلام قند عسل مامان...چطوری؟ اینروزا خیلی شیطونی میکنی توی شکم مامی.............عزیزم سال نو مبارک باشه ببخش دیر اومدم به وبلاگ دیگه مامی تنبل شده سال ۹۵ ینی سال گل پسر مامی ینی سالی که عشق مامان و باباش به دنیا پا میزاره عشق من دو سه شب پیش بابایی اومد خونه و گفت پس بلاخره اسم پسرمون چی میشه و باید قرعه بندازیم بین اسم بهراد و پرهام..............بهراد اسم مورد علاقه منه و پرهام مورد علاقه بابایی خلاصه اومدیم و بین این دواسم قرعه بندازیم یهو من گفتم چرا پدرام رو تو قرعه نزاریم؟؟؟ بهراد پرهام پدارم....اخه یکساله داریم با اسم پدارم زندگی میکنیم و کلی خو گرفتیم با این اسم... چرا نباید تو قرعه شرکتش بدیم   اسم ها رو ...
20 فروردين 1395

دنیای مادر

سلام عشقم....البته عشق دومم........... همیشه پدرت عشق اولم باقی میمونه الان همه تو حال و هوای عید هستن منم کماکان میرم سرکار یخورده سرم شلوغه نگران توهم هستم که خسته شی با مامیت دیشب خیلی حالم بد شد یه عالمه بالا اوردم وضعف کردم و خوابیدم حتی توهم ضعف کردی و مثل بقیه شبها وول نخوردی....نمیدونم چرا هنوز ویار و تهوع و بالا اوردن دارم با اینکه تو هفته 26 هستم..... خداکنه قرص تهوع واست بد نباشه.....دیگه قرص آهن هم ک میخورم حالم بد میشه ای خدا................ مامان منتظرته عزیز دل زودتر بیا بغل مامان و بابا   راستی هنوز اسمت نامعلومه کاش اسمت به دلمون الهام شه و کسی نتونه پشیمونم کنه.....فعلا بهراد و پرهام گزینه های ا...
19 اسفند 1394

ناناز من

سلام سلام گل پسر مامان و باباش نفس من امروز رفتم تو 6ماه ینی 5ماهم تموم شددددددددددد آخ جون 5ماهش تموم شد فقط 4ماه مونده البته ممکنه 3ماه و نیم دیگه چشمات رو بدنیای ما باز کنی چن روزه وول نمیخوری البته من زیاد استرس ندارم چون میدونم خدا نگهدار توست ولی شاید ظهر از سرکار برم مرکز بهداشت یه چک بشم و صدای قلبت رو بشنوم و دلم قرص شه امیدوارم وقتی پاتو بدنیا میزاری منو وبابایی بتونیم بهترین زندگی رو برات فراهم کنیم میدونم خدا بچه ها رو دوست داره و بچه خودش روزیش رو میاره و امیدوارم خدا به روزی ما برکت بیشتری بده الهی آمییییییییییییییییین ...
27 بهمن 1394

سونوی آنومالی

سلام سلام گل پسر چطوری مامانی؟؟؟   پریروز رفتیم سونو با بابایی دور بچم بگردم داشتی همینجور وول میخوردی تازه سر وته شده بودی و سرپا ایستاده بودی عین اکیوسان در اصطلاح علمی میگن موقعیت جنین بریچ هست البته تا موقع زایمان هزار چرخ میخوره این قند عسل شیطون مامی   الان تقریبا توی 19 هفته هستم دوران حاملگی هم حدود 40 هفته یا کمتره   منو بابایی منتظریم زودتر بیااااا.............راستی پیشنهاد اسم واسه تو فعلا پرهام هست دوست دارم پرهامممم ...
6 بهمن 1394

فرزندم

سلام عشق مادر... الان غروبه که دارم برات مینویسم تنهام و دلم گرفته فقط و فقط در حال حاضر از خدا سلامتی تورو میخوام...امروز بازم یه تلنگر دیگه بهم خورد که بدونم فقط سلامتی مهمه سلامتی تو..پدرت..خانواده من و پدرت وهمه ی آدما   امروز شدی 17 هفته و 2روز تازه رفتم تو 5ماه....تقریبا  نصف دوران بارداریم تموم شد ایشالا بقیش هم تموم میشه   پسرک نازم امیدوارم دنیا جای خوبی برات باشه و مادر هیچوقت غمتو نبینه خیلی برات نگرانم..............مادرم دیگه....خدا به من این نعمتو داده خدا منو بزرگ شمرده واقعا یه نعمت بزرگیه مادر شدن....خداجوووووووون متشکرممممممم ...
26 دی 1394

خوشگل مامان

خوشگل مامان در چه حالی...سلام به روی نشسته ات نفسم..میدونم داری بازیگوشی میکنی هی دست و پاتو تکون تکون میدی مامی دورت بگرده ..داری گوشاتو تیز میکنی که صداهای مامی رو بشنوی قربون صدقه هاشو...شایدم گلایه های بابا رو از مامان ....بابایی گاهی شکایت منو پیش تو میکنه جدی نگیر شوخیه امروز شدی 15هفته و دوروز....ینی107 روز....آخ چقد دلم میخاد روزا و هفته ها زودتر تموم شه ...
12 دی 1394